- پای و پر
- تاب، طاقت، قدرت
معنی پای و پر - جستجوی لغت در جدول جو
- پای و پر
- قدرت، توانایی، تاب و توان،
برای مثال سراپرده و خیمه ها گشته تر / ز سرما کسی را نبد پای و پر ، پایداری(فردوسی - ۵/۲۵۰)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تاب و توان قدرت توانایی
پر و بال
پاسپر پاسپار